English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (592 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screen U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
color patches U نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
garnishing U رنگ امیزی کردن برای استتار
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking U تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
camouflaging U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
camouflages U استتار
disguises U استتار
camouflaged U استتار
disguising U استتار
camouflaging U استتار
disguised U استتار
disguise U استتار
camouflage U استتار
occulatation U استتار
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
stalking horse U وسیله استتار
smokescreen U استتار با دود
camouflage net U تور استتار
camouflage dicipline U انضباط استتار
garland U نوارهای تور استتار
garlands U نوارهای تور استتار
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
smoke curtain U پرده دود برای استتار از دیدزمینی
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
smoke screen U پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
image degradation U کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
pip matching U روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
radar U رادار
nets U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
radar beam U پرتو رادار
surveillance radar U رادار مراقبتی
radar alimeter U فرازیاب رادار
corner reflector U پریکسوپ رادار
agl U رادار هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
crystal ball U انتن رادار
radar beacon U راهنمای رادار
crystal balls U انتن رادار
counter circuit U کنتور رادار
aerial radar U رادار هوایی
radar boresight U محوریابی رادار
radar ranging U میدان رادار
acquisition radar U رادار هدفیابی
radome U برج رادار
doppler radar U رادار داپلر
sidelooking airborne radar U رادار جانبی
radar operator U متصدی رادار
radome U اطاق رادار
radar location U موقعیت رادار
doppler radar U رادار دوپلر
radar man U متصدی رادار
radar scope U صفحه رادار
search radar U رادار تجسسی
radarman U متصدی رادار
radar trapping U اختلال رادار
radar trace U علامت رادار
radar network U شبکه ی رادار
radar installation U تاسیسات رادار
radar quardship U نگهبانی رادار
radar engineering U مهندسی رادار
radar countermeasures U اقدامات ضد رادار
acquisition radar U رادار هدفیاب
sensor U رادار مراقبتی
teleran U رادار تلویزیونی
radar equipment U تجهیزات رادار
radar U دستگاه رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sector of search U منطقه تجسس رادار
echoing U برگشت امواج رادار
radar measurement U اندازه گیری رادار
echoes U برگشت امواج رادار
echoed U برگشت امواج رادار
echo U برگشت امواج رادار
radar beacon U برج دیدبانی رادار
airborne sensor U رادار مراقبتی هوابرد
sidelooking airborne radar U رادار با دید جانبی
sbend distortion U لرزش تصویر رادار
radar screen U صفحه تصویر رادار
radar scope U صفحه دید رادار
seeker U رادار تجسس هدف
surveillance radar U رادار تجسس هدف
screening elevation U تراز مانع رادار
fire control radar U رادار کنترل اتش
radome U گنبد انتن رادار
beam width U عرض بیم رادار
warning radar U رادار هشدار دهنده
radar beacon U برج مراقبت رادار
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
active sonar U رادار دریایی فعال
acquisition radar U رادار اکتشاف هدف
radar clutter U منطقه کور رادار
sidelobe U بیم جانبی رادار
radar boresight U تطابق خط دید رادار
b scope U صفحه کاتد رادار
radar countermeasures U پیش گیریهای ضد رادار
raydit U رادار اقیانوس نگار
plan position indicator U صفحه رادار ناو یا هواپیما
radar ranging U تنظیم تیر به وسیله رادار
corner reflector U پریکسوپ تنظیم هدف رادار
radar prediction U کسب اطلاعات به وسیله رادار
aspect angle U زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
helical scanning U بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
radar clutter U منطقه پوشیده از دید رادار
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
beam width U عرض ستون امواج رادار
azimuth stabilized ppi U صفحه رادار با سمت ثابت
blips U تصویری بر روی صفحه رادار
shoran U شورن رادار اب نگار بردکوتاه
scan U یک دور گردش انتن رادار
scanned U یک دور گردش انتن رادار
scans U یک دور گردش انتن رادار
aspect change U تغییرمنظر هدف از دید رادار
blip U تصویری بر روی صفحه رادار
radar echo U علایم روی صفحه رادار
clara U منطقه رادار پاک است
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
rawinsonde U دستگاه راوین رادار هواسنجی
cluttered U برفک انداختن صفحه رادار
loran U رادار مسافت سنج دریایی
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
clutters U برفک انداختن صفحه رادار
clutter U برفک انداختن صفحه رادار
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
radome U پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
sidelobe U ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
railing U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
radome U پوشش محافظ روی رادار یاانتن
altitude hole U ناحیه کور در منطقه دید رادار
railings U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
fiducial marks U علایم منطبق شونده در صفحه رادار
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
aspect angle U زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
domes U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
acquire کشف و تعیین محل هدف با رادار
scurve distortion U لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
fixed echo U انعکاس ثابت روی صفحه رادار
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
hunting U نوسان دادن انتن رادار درردیابی
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
snow U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowing U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
keying interval U فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
snow blink U تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
burn through range U مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
in the dark U در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
snows U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
sbend distortion U لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
radar danning U ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com